پیش گفتار
بسم الله الرحمن الرحیم
داروینیسم، یک جهان بینی گسترده است که ادعا می کند منشاء تمامی موجودات زنده یک تصادف است نه یک خالق. لذا با استنتاج از روابط فیزیک و شیمی، و با به کارگیری برهان های عقلی و قوانین احتمال می توان جزء جزء رفتار تمام جوامع اعم از حیوانات و انسان ها را بررسی، توجیه و چه بسا مشکلاتشان را درمان کرد.
از آنجا که داروینیسم برای موجودات زنده خالق در نظر نمی گیرد، ابزاری که برای توجیه تکامل ارائه می کند تنازع بقاست. به زبان بسیارعامیانه یعنی بسیاری اوقات در طبیعت 10نفرند و 8 پرس غذا. پس دو نفر گرسنه می مانند و به تدریج می میرند. قطعا این دیدگاه، معقولانه ترین دیدگاهی است که یک خداناباور می تواند داشته باشد؛ اما انسان خدا باور نمی تواند این عقیده را با مفهوم روح جمع بزند. از طرفی، تکامل تنها توجیه خداناباوران در برابر خلقت فوق العاده پیچیده ی جانداران است. لذا صحت این نظریه برای هر دو گروه بسیار مهم است.
دانشمندان مختلف زیست شناسی و زمین شناسی بر سر مدارک تکامل موجودات اختلاف شدید دارند و بنده به شخصه نتوانسته ام مدارک هیچ گروهی را غالب محض بیابم.
از طرفی شایسته است اعلام کنم که صرف تغییر کردن موجودات در طول زمان حداقل در چشم بنده به معنی مخالفت با دین نیست. مخالفت با دین آن جایی ست که داروینیسم اعلام می کند تمامی خواص فطری از جدال بر سر بقای نسل ایجاد شده اند و فطرت انسان الهی نیست. از طرفی، متافیزیک دروغ است و روح وجود ندارد.
بحث های سنگواره ها نهایتا می توانند تغییرات را بررسی کنند و نه منشاء جامع و بی چون و چرای تغییرات را. لذا بنده در اینجا به بررسی رفتار انسان ها به عنوان قله ی تکامل می پردازم و با ظن قریب یه یقین اعلام می کنم هیچ داروینیستی نمی تواند پاسخی قانع کننده به نقایصی که اعلام میکنم ارائه کند و طبق برهان خلف، این فرضیه رد خواهدشد ان شاءالله.
از داروینیست های گرامی استدعا دارم به سوالات بنده پاسخ بدهید و در مناظرات شرکت کنید؛ باشد که ان شاءالله یا یکی از طرفین قانع شود؛ و یا حداقل خوانندگان این بلاگ نتیجه ای درخور بیابند.
بنده متعهد می شوم در صورت به کار نبردن الفاظ رکیک و توهین آمیز از طرف عزیزان، متن کامل هر مناظره را به صورت پست در بلاگ قرار دهم.
پیشاپیش از حضور سبز شما عزیزان حقجو در مناظرات بسیار سپاسگزارم
احساس میکنم راجب کمبود اطلاعات راجب فرگشت هستین,
فرگشت تصادف نیست....تحت قوانینی اداره میشه....ولی وجود خالق رو قبول نداره و این امکان رو میده که ممکن بود حیات شکل نگیره و یا به سبب بروز اتفاقات دیگه موجودات دیگری شکل بگیرن
(مثلا اگه تو آفریقا خشکسالی نمیشد موجودی به نام انسان هیچوقت شکل نمیگرفت...)
چارلز داروین:
ما باور میکنیم که ماه ها،ستارگان،سیاره ها،عالم و هر سامانهای که در آن هست تحت قوانینی راهبری شوند، اما در مواجهه با موجودات زنده انتظار داریم حتا کوچکترین حشره طی عملیاتی ویژه خلق الساعه شده باشد.»
اما راجب تنازع برای بقا هم متاسفانه شما این لغت رو به معنای لغوی در نظر گرفتی..درحالیکه:
چارلز داروین:
باید اذعان کنم که من اصطلاح "تنازع برای بقا" را در مفهوم استعاری و گسترده آن، شامل وابستگی یک جاندار به جاندار دیگر و مهمتر از آن موفقیت یک جاندار در باقی گذاشتن نسل از خود، به کار میبرم
------
ببینید تنازع برای بقا یعنی چه؟
گاهی گراز های نر برای جلب جفت باهمدیگه تا سر حد مرگ میجنگند....(این یک جور تنازع برای بقا خشن هست...)
ولی مثلا اگر ما بیاییم وارد طاووس ها بشیم...اون طاووس نری جفت گیرش میاد که دم و پر های بلند و خوشگل داشته باشه....این هم یک جور تنازع برای بقاست.
یک مثال دیگر:
دخترخانوما مردهایی رو که خوشگل هستن رو برای ازدواج انتخاب میکنن و اگر زن ها توی اجتماع کم باشن ممکنه مرد های زشت منقرض بشن....(زیبایی یک صفته که بر اثر میزان هورمون های جنسی کنترل میشه و هر چه شخص زیباتر باشه قدرت و توان جنسی و جسمی و سلامتی بالاتری داره)
یک مثال دیگر:
الان تو جامعه امروزیمون تحصیلات شده یک فاکتور برای زن گرفتن و جلب جفت...اگر طی مدت ها بعد این به قدری شدید بشه که مثلا زیر لیسانس نتونه زن بگیره و نتونه از خودش بچه ایی به جا بذاره:
اون وقت همه میشینن درس میخونن...و از بین همه مثلا سالی 600 هزار نفر کنکور قبول میشن...و بقیه بخاطر اینکه کسی انتخابشون نمیکنه نسلشون ادامه پیدا نمیکنه.و طی یه مدت طولانی شاید باعث بشه انسانها باهوش تر بشن.....
اینهایی که عرض کردم مثال هایی برای انتخاب جنسی بود.
اما انتخاب طبیعی به چه معناس؟
برای مثال فکر میکنیم در دورانی هستیم که موجودات چشم ندارند و نور را حس نمیکنند...در آن زمان اگر جانوری به سبب جهش در ژن هاش دارای سلول های پوستی بشه که نور رو حس کنه...میتونه جهت و محل شکارچیاشو بفهمه و بدین طریق از دستشون فرار بکنه
پس این توانایی که با جهش به دست اومده بود و باعث افزایش شانس بقا میشه.
طی سالها بعد با انتخاب طبیعی سایر موجوداتی که نور رو حس نمیکنن زادگان کمتر و کمتری نسبت به این جهش یافته از خودشون به جا میزارن و طی یه مدت نوادگان اون جهش یافته صاحب کل قلمرو حیاتشون میشن و بقیه رو در تنازع در بقا شکست میدن:)