آیا دین ابطال پذیر(آزمون پذیر) است؟
بسم الله الرحمن الرحیم
آزمون ناپذیری دین، همواره مورد انتقاد بی خدایان متفکر بوده است. راسل، به زینت هرچه تمام تر آن را اینگونه بیان می کند:
اگر من مدعی میشدم که در منظومه شمسی میان زمین و مریخ یک قوری چینی دور خورشید میگردد، هیچ کس قادر نبود مدّعای مرا رد کند، مشروط به آنکه حواسم میبود که در ادامه بگویم این قوری آنقدر کوچک است که حتی با قویترین تلسکوپها هم قابل رویت نیست. اما اگر تا آنجا پیش میرفتم که میگفتم چون مدعای من ابطال ناپذیراست جایز نیست عقل بشر به آن شک کند، به حق به یاوه گویی متهم میشدم. با این حال، اگر وجود این قوری در کتب قدما تایید شده بود و آن را حقیقتی قدسی شمرده و هر یکشنبه در کلیسا درباره آن به وعظ میپرداختند و در مدارس آن را به ذهن کودکان فرو میکردند، تردید در وجود آن نشانهٔ نامتعارف بودن تلقی میشد و شخص شکاک را در عصر روشنگری به نزد روانپزشک و در دوره پیش از آن به دادگاه تفتیش عقاید میفرستادند.
اما اسلام، جریانش متفاوت است.
اسلام کلامش سرشار از جزئیات است: هزاران اظهار نظر در زمینه های مختلف دارد. قرآن نیز در لا به لایش ادعاهای محکم وجود دارد. بخشی از این ادعاها کاملا آزمون پذیرند. به عنوان مثال، کافی است ثابت کنیم یکی از ادعاهای محکم علمی قرآن یا پیامبر غلطند تا کل اسلام باطل شود...
در قرآن، به گفته ی خود قرآن آیات متشابهی هست و در کنارشان آیاتی محکم. آیات متشابه آیاتی هستند که راه گریز دارند و سخنشان صریح نیست. به این ها نمی توان به تنهایی استناد کرد و نتیجه ی قطعی گرفت. اما آیاتی هستند که سخنشان راه فرار ندارد و تنها یک برداشت می توان از آن ها داشت. این آیات محکمند. برخی از اظهار نظرهای علمی قرآن در حیطه ی آیات محکم است. لذا اگر ثابت شود نظری که قرآن در این آیات بیان کرده است غلط است، اسلام باطل می شود.
در زیر، سه نمونه از اظهار نظرهای علمی قرآن را که مفاهیمشان راه گریز ندارند مطرح می کنم:
1. ایجاد جهان
آیه ی 30 سوره ی انبیاء:
أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ
آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم؟ و هر چیز زندهای را از آب قرار دادیم، آیا ایمان نمیآورند!
طبق این آیه، در ایجاد جهان باید آسمان و زمین پیوسته بوده باشند و سپس گشوده شده باشند.
بیگ بنگ که پذیرفته شده ترین نظریه ی آفرینش است، همین را اعلام می کند.
2. مراحل تشکیل جنین
آیه ی 14 سوره ی مؤمنون:
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ ﴿۱۴﴾سپس نطفه را به صورت علقه (خون بسته) و علقه را به صورت مضغه (چیزی شبیه گوشت جویده) و مضغه را به صورت استخوانهائی در آوردیم، سپس استخوان ها را با گوشت پوشاندیم. از آن پس آن را آفرینش تازهای ایجاد کردیم، پس بزرگ است خدائی که بهترین خلق کنندگان است!
طبق این آیه، الزاما در دوران جنینی ابتدا اسکلت تشکیل می شود و سپس گوشت بر روی اسکلت سوار می شود.
این در حالی ست که بشر به تازگی دریافته است که رویش استخوان ها و گوشت در دوران جنینی تقدم و تأخر دارد و این دقیقا مطابق مراحلی ست که قرآن ذکر کرده است.
3. وجود فطرت
آیه ی 30 سوره ی روم:
فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ
پس روى خود به سوى دین حنیف کن که مطابق فطرت خدا استفطرتى که خدا بشر را بر آن فطرت آفریده و در آفرینش خدا دگرگونگى نیست، این است دین مستقیم ولى بیشتر مردم نمىدانند
خداوند صراحتاً اعلام کرده است که انسان فطرت دارد. یعنی ذاتاً یک سری اطلاعات و گرایش ها دارد که خداوند برایش قرار داده است.
این در حالی ست که در گذشته روان شناسان به اتفاق نظر می گفتند که انسان در بدو تولد فاقد هر گونه اطلاع و برنامه ریزی ست. و اگر گرایشی را می پذیرفتند، بسیار بسیار محدود بود. این در حالی ست که روان شناسی جدید، خصوصا روان شناسی تکاملی وجود فطرت را اکیداً تأیید می کند.
سوای نظرات قرآن، چه نظرات پیامبر از نظر علمی به طور قطعی رد شوند و چه مدرکی محکم بر عدم صدق پیامبر و به طور کلی بر وجود رذائل اخلاقی در ایشان آورده شود، اسلام باطل می شود.
حال آیا باز هم جای بحث دارد؟ آیا اسلام قابلیت آزمون پذیری ندارد و بی هیچ دلیلی خود را تأیید می کند؟؟