کتاب روان شناسی تکاملی: نقطه نظرهای من درآوردی
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده وقت زیادی را صرف مطالعه ی کتاب روان شناسی تکاملی دوید باس کردم. این کتاب در هر موضوع، به بررسی تئوری های مختلف می پردازد و نشان می دهد نظریات تکاملی به خوبی همه چیز را توضیح می دهند و بقیه ی نظریات را در هم می کوبد.
نویسنده در گستره ای از قیاس ها افکار خود را در کنار چند نظر مخالف قرار می دهد. سپس آن ها را -چه بسا به ناحق- رد می کند و طی سفسطه ای ادعا می کند هیچ نظر رقیبی باقی نمانده است و خود را فاتح میدان می شمارد!!
به عنوان شاهد مثال، بنده مبحث ارگاسم زنان را مطرح می کنم که به عنوان مدرکی دال بر خیانت کاری ذاتی زنان ارائه شده است:
اجزای استدلال نویسنده:
1. زنان ارگاسم دارند.
2. ارگاسم زنان به بارداری کمک می کند
3. زنان در هنگام خیانت احتمال بیشتری برای ارگاسم دارند
4. لذا وجود ارگاسم در زنان به احتمال بارداری از خیانت کمک می کند
5. لذا ارگاسم زنان برای خیانت تکامل یافته است!!!
به نظر شما ایراد این استدلال کجاست؟ یک بار دیگر آن را خلاصه نویسی می کنم:
1. ارگاسم زنان به بارداری از خیانت کمک می کند
2. لذا به همین منظور تکامل یافته است!!!
انگشت شصت من به نوشتن کمک می کند، پس برای نوشتن تکامل یافته است!!
اصلا شاید خوش دستی پس گردن هم برای پس گردنی تکامل یافته است!!!
یاوه گویی را می بینید؟ آن وقت به همین روش استناد می کنند و می گویند: انسان ها ذاتی خیانت کار دارند!
اما درباره ی ارگاسم زنان: طبق آمار ارائه شده توسط همین دیوید باس در همین صفحات، ارگاسم زنان باعث افزایش باروری شان می شود. این هم که احتمال ارگاسم در خیانت بیشتر است بسیار ساده است: زن در محبت و اطمینان خاطر به ارگاسم می رسد. زن خیانت کار اگر از شوهرش دل خوشی داشت، خیانت نمی کرد و حتما در آغوش آن مرد دیگر محبت و آرامش خاطر بیشتری یافته که دست به خیانت زده است. توقع نیز همین است که آرامش بیشتر، احتمال ارگاسم بیشتر را نیز بیاورد.
این که خیانت ها بیشتر در حوالی تخمک گذاری رخ می دهد نیز دلیلش واضح است: زنان در این برهه بیشترین احساس نیاز جنسی و تمایل به باروری را دارند. به عبارتی، همه می دانند زنان در برهه ی تخمک گذاری تمایل به رابطه ی جنسی شان با شوهر نیز بیشتر است و ربطی به خیانت ندارد.
در جای دیگر نیز دیوید باس تمایل بیشتر مردان به خیانت کاری را مدرک تکاملی خیانت در مردان در نظر می گیرد، حال آن که این پدیده به سادگی توسط طبع جستجوگر و ماجراجوی مرد قابل توضیح است.
متأسفانه این به اصطلاح دانشمند بخش عمده ی کتابش را به مسایل انتخاب و استراتژی های جنسی پرداخته است و با استدلال هایی چنین بی اساس، تأکید کرده است:
روابط جنسی گسترده در مجموع به نفع انسان است و لذا در سرشت اوست!!!