میمتیک را تا کجا جدی بگیریم؟
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه:
ژنتیک و میمتیک، تکامل طبیعی و فرهنگ، گاهی مؤید یک دیگرند، و گاهی مخالف یکدیگر. در عرصه ی نبرد این دو، چه جناحی پیروز خواهد شد؟ چرا؟
اهمیت این پرسش برای داروینیست ها در نگرش آن ها به تکامل است؛ و برای ما نقد کنندگان، اهمیتش در بررسی صحت داروینیسم است.
فصل اول: میمتیک پیروز خواهد شد
ریچارد داوکینز، در اوایل کتاب ژن خودخواه، پس از ایجاد نوعی ناامیدی ترسناک (ناشی از احساس مجبور بودن در انسان) خطابه ای آتشین سر می دهد و در آن اعلام می کند که انسان می تواند علیه خواست فرگشت قیام کند و به انسانیت والا و پاک بیاندیشد. داوکینز اینگونه به انسان تسلی خاطر می بخشد.
دیوید باس، در کتاب روان شناسی تکاملی، جبر گرایی ژنتیکی را جزو بد فهمی های تکامل نام می برد که گاهی پروفسورها و متخصصان حوزه ی تکامل نیز دچار آن می شوند. او اعلام می کند که شکل گیری رفتارها در انسان علاوه بر عوامل وراثتی تحت تأثیر محیط نیز هست.
این تأثیرات محیطی میمتیک نامیده می شوند که عملا در دستور کار آن ها توصیف آثار فرهنگ بر رفتار انسان است. همچنین، داوکینز عنوان می کند انقلاب انسان علیه تکامل، به وسیله ی میمتیک است. میمتیک در حقیقت علمی است که به بررسی تکثیر و بقای یک ایده در میان افراد می پردازد و به گفته ی داوکینز، امروزه میمتیک بعد جدیدی از تکامل است که بر تکامل ژنتیکی پیروز خواهد شد.
هم اکنون، رفتارهای خلاف تکامل انسان از جمله جلوگیری از گسترش نسل و تمایل به رفاه، گواه بر غلبه ی میمتیک بر ژنتیک هستند.
فصل دوم: سفر به آینده
انسان ها بر تکامل طبیعی کاملا پیروز شده اند. آن ها برای مبارزه با گرایش های ننگین خود، حتی در ژنتیک هم دست برده اند و ژن های انسان بر مبنای انسانیت والا کدنویسی شده اند. امروز، با انسان هایی مواجه هستیم که همگی گرایش شدید به محبت به دیگران، ایثار، جلوگیری از هر گونه ظلم و یک زندگی کاملا مسالمت آمیز و فاقد حسادت و رقابت دارند. انسانیت در میان انسان ها موج می زند.
فصل سوم: انسانیت!
اگر دقت کرده باشید، یک نقص زمخت در فصل دوم وجود دارد: انسان ها زمانی بوده که انسان نبوده اند، بعد برای انسان شدن تلاش کرده در نهایت انسان شده اند!
هنوز موضوع بحث در هاله ای از ابهام است...آن را با یک جمله شفاف می کنم: انگیزه ی انسان برای تغییر از آنچه هست به آنچه نیست، ریشه در کجا دارد؟
روانشناسان تکاملی از میمتیک به عنوان عاملی با توان عمل علیه ژنتیک یاد می کنند و می گویند شعار فرزند کمتر داشتن به عنوان یک میم(ایده، فکر) در کشورهای توسعه یافته پراکنده شد و حتی رشد جمعیت بعضی از آن ها را منفی کرد. منابع این کشورها پاسخگوی افراد بسیار بیشتری ست و این یعنی عمل میمتیک علیه ژنتیک.
اینجا، خود، مسئله ای هست: شاید این ایده در من ظهور پیدا کند که آسفالت را گاز بزنم؛ آیا به دیگران سرایت پیدا خواهد کرد؟ چرا؟
گسترش ایده ها در گرو پذیرش نیاز فرد است. انسان از یک ایده استقبال نمی کند تا دل ایده را شاد کند. او ایده را می پذیرد تا با آن به منفعتی برسد. تشخیص منفعت در گرو چیست؟ ایده های پذیرفته شده(!)، شرایط محیطی و ژن. بخش شرایط محیطی و ژن مربوط به ژنتیک می شود. لذا، میمتیک در گرو ژنتیک است. ایده ها، باید از فیلتر ژنتیک عبور کنند تا پذیرفته شوند. اگر گرسنگی نبود، نیاز به گسترش نسل نبود، و...؛ کدام یک از تبلیغات تلویزیونی -که همه میم هستند- روی ما اثر داشت؟ آیا خوراکی می خریدیم؟ یا وسایل، یا هر چیز دیگر؟ مگر داروینیسم ادعا نمی کند که ژنتیک دردها و لذت های درونی انسان را بر اساس خواست خود ایجاد کرده است تا نسل را گسترش بدهد؟ پس میم هایی گسترش می یابند که حداقل با ژنتیک مخالفت صریح نداشته باشند.
ژنتیک آن قدر قدرتمند است که میل فوق العاده محکم به زنده ماندن، به غذا و محبت مادر به فرزند را ایجاد کرده است. چرا؟ زیرا زنده ماندن یعنی پتانسیل گسترش نسل، و غذا ما را زنده نگه می دارد، و محبت مادر، نسل را پرورش می دهد...این امیال را قوی قرار داده است زیرا برای گسترش نسل مهمند و نباید از آن ها سرپیچی بشود.
اگر داروینیسم حقیقت داشت، همین اتفاق درباره ی میل به گسترش نسل رخ می داد. همین بشر که با تمام وجود می خواهد زنده بماند؛ می توانست نیاز به گسترش نسلش را با تمام وجود حس کند و اگر این نیست، بطلان داروینیسم است.
فصل چهارم: دست آویز دروغگویان
وجود میم ها در گرو ژن هاست...آن ها هرگز نمی توانند صراحتا علیه ژن ها عملکنند. زیرا قوی ترین خواسته های انسان در ژن های اوست.
با این حال، شاهد تمایل به رفاه در میان انسان ها هستیم که کاملا خلاف خواست ژن هاست...و داروینیست ها پاسخ می دهند: میمتیک.
میمتیک، دست آویز داروینیست هاست که با پیچاندن هرچه بیشتر موضوع، اختیار انسان را که مشکل لاینحل داروینیسم است، بپوشانند و رفتارهای خلاف ژنتیک را توجیه کنند. حال آن که خود میمتیک، عملش در گرو تأیید ژنتیک است!!